کار عمیق چیه ؟
اکثر ما آدمهای دقیقه 90 هستیم، اگر برای انجام کاری 10 روز وقت داشته باشیم میذاریم تا برسیم به روز نهم و بعد تمام انرژیمون رو میذاریم تا اون 9 روزی هم که اون کار رو انجام ندادیم جبران کنیم. خوب این یعنی کار عمیق!.حالا تصور کنید که هر روز بتونید کارتون رو به این صورت انجام بدید. چقدر به اهدافتون نزدیک تر میشید ؟ چقدر موفقیت کسب میکنید ؟
کتاب کار عمیق دقیقا میخواد بهمون یاد بده که به چه صورت بتونیم هرروز به این عمق برسیم که با بیشترین تمرکز کارهامون رو انجام بدیم.
کار عمیق به شما کمک میکند تا کاری در سطح ممتاز ارائه کنید.
قوانینی برای تمرکز در دنیایی آشفته
در این کتاب اولین چیزی که میفهمیم اینه که در دنیای زندگی میکنیم که سراسر حواس پرتیه، با این واقعیت روبرو میشیم که همه چیز دست به دست هم میدن تا حواس مارو از کار اصلیمون پرت کنن. همین دلیل کمیابی کار عمیق هست.
و این به این معنیه که ما در دنیای سطحی زندگی میکنیم و همه چیز میل به سطحی تر شدن داره و این به دلیل این هست که سطحی بودن اعتیاد آوره!.
میتونید به زمانی که در اینستاگرام صرف میکنید فکر کنید تا متوجه این موضوع بشید. به عنوان مثال این جمله از نیل استیونسن بهعنوان یک نویسندهی معروف بعد از اینکه هوادارانش بهش خورده میگیرند جالبه :
اگر زندگیام را بهنحوی سازماندهی کنم که بتوانم زمانهای طولانی، متوالی و بدون وقفهی زیادی بهدست آورم، میتوانم رمان بنویسم. اگر بهجای آن زمانهای پراکندهی زیادی داشته باشم، چه چیزی جایگزین آن میشود؟ بهجای رمانی که مدتی طولانی زبانزد خاص و عام خواهد بود، یکدسته از پیامهای الکترونیکی وجود خواهد داشت که برای افراد مختلف فرستادهام.
کتاب کار عمیق
موضوعات جالب کتاب برای من
این کتاب موضوعات جالبی داشت که توجه من رو جلب کرد و برام هایلایت شد که تیتر وار میگم شاید شما هم ترغیب بشید و این کتاب و جزو لیستتون بذارید.
حرفه ای ترین افراد بیشتر از 4 ساعت در روز نمیتونن کار عمیق داشته باشند
«جی کی رولینگ» زمانی که هری پاتر را مینوشت به خاطر سروکار نداشتن با رسانهها و تکنولوژی مشهور بود. در پائیز ۲۰۰۹ که رولینگ مشغول کار کردن بر روی کتاب «خلأ موقت» بود کارمندان او حساب کاربری توییتری به نام او ایجاد کردند و یک سال و نیم اول تنها توییتی که در صفحه اول دیده میشد این بود: این حساب کاربری واقعی من است اما چیز زیادی از من در اینجا منتشر نخواهد شد چون در حال حاضر قلم و کاغذ برای من اولویت دارد.
«پیتر هیگز» فیزیکدان و نظریهپرداز بهدور از دنیای رایانهها کار میکرد بهطوریکه وقتی اعلام شد جایزه نوبل را کسب کرده روزنامهنگارها نمیتوانستند او را پیدا کنند.
«بیل گیتس» مؤسس مایکروسافت دو بار در سال را به هفتههای فکر کردن اختصاص داده است که در طول آن خودش را معمولاً در کلبه کنار دریاچه از جامعه جدا کرده و هیچ کاری بهجز مطالعه و فکر کردن به ایدههای بزرگ انجام نمیدهد.
«جورج پارکر» نویسنده مجله نیویورکر در عبارتی کوتاه درباره این دغدغه که چرا توییت نمیکند مینویسد توییتر برای معتادان به اینترنت حکم تریاک را دارد میترسم که نتوانم کنترلش کنم میترسم کارم بهجایی برسد که خانوادهام از گرسنگی بمیرند و من مشغول توییت کردن باشم.
مطالعات زیادی نشان میدهد انجام دادن چند کار بهطور همزمان (مالتی تسکینگ) باعث بازدهی پایین میشود وقتی بعد از کار الف به سراغ انجام دادن کار ب میروید تمرکزتان به همین سرعت با شما همراه نمیشود، پسمانده توجهتان معطوف به کار قبلی باقی میماند.
سر زدن های گاه و بی گاه به صندوق دریافت ایمیل یا پیامک یا چک کردن شبکههای اجتماعی هدف تازهای برای توجه و تمرکز شما میشود.
آزمایشهای علمی و تجربی نشان میدهند که افراد بیشتر از آن چیزی که گمان میکنند در موقع کار خوشحال هستند. به نظر میرسد بشر وقتی عمیقاً در کار چالشبرانگیزی غرق میشود و با آن دستوپنجه نرم میکند در بهترین حالت روحی و ذهنی قرار دارد.
«جی کی رولینگ» وقتی آخرین کتاب مجموعه هری پاتر را مینوشت و فشار شدیدی رویش بود تصمیم گرفت برای داشتن تمرکز عمیق و یکپارچه یک اتاق در هتل پنج ستاره در اسکاتلند رزرو کند و تا زمانی که نوشتن کتاب اش تمام نشده از آن هتل بیرون نیاید و همین اتفاق هم افتاد.
اولین باشید که نظر می دهید